http://emana.ParsiBlog.com | ||
خیلی از ما در اولویت بندی و برنامه ریزی برای کارهایمان موفق نمیشویم، یا بهتر است بگوئیم از خودمان راضی نیستیم.
چشم آبی ها برای موفقیت در این موارد، ابزارهای بسیار بسیار ساده ای دارند (عمده آنها هم ریشه در شرق دارد، که التبه مهم نیست، مهم این است که آنها از این ابزارها استفاده میکنند)، که استفاده از آنها را "آموخته اند". یکی از این ابزارها، ابزاری است که گویا آقای آیزنهاور برای اولویت بندی کارهایش از آن استفاده میکرده است. مطمئنم که وقتی با کارکرد این ابزار آشنا شوید، در اینکه آیزنهاور به عنوان یک رئیس جمهوری از این ابزار ساده استفاده میکرده، تردید خواهید کرد، اما باور کنید. البته باید به اسم آقای دکتر استفان کاوی هم در ابداع و استفاده از این روش اشاره کرد. این ابزار کار ها را به 2 دسته اصلی تقسیم میکند: کارهای مهم: کارهایی که خروجی آنها بر دستیابی به نتیجه در کار شما اثر میگذارد. کارهای فوری: کارهایی که نیازمند توجه فوری هستند و اغلب در راستای حصول نتایج دیگرانهستند. ما معمولاً بر کارهای فوری تمرکز میکنیم، این کارها هستند که عمده انرژی ما را جذب میکنند،چون عدم توجه به آنها، عواقب خوبی ندارد. در این روش کارها با ترکیب کارهای مهم و فوری به 4 دسته تقسیم میشوند
اما از دیدگاه رفتار سازمانی، آدمهای I به سختی "نه" میگویند، چون نمیخواهند دیگران را آزار دهند. به همین ترتیب از "نه" شنیدن هم خیلی آزرده میشوند، بنابراین باید در اینگونه برخورد با این گروه،خیلی مراقب بود. آدمهای D استاد ارجاع کارهای روتین یا پر جزئیات خود به دیگران هستند. سعی کنید برای آنها دستیار یا کمکی به این منظور پیش بینی کنید و اگر تعداد ارجاعهای غیر لازم آنها زیاد شد، صریح، محکم،مودب و در یک مکالمه کوتاه به آنها تذکر دهید. C ها بعید است کسی را آن قدر دقیق ببینند که کارشان را به او ارجاع دهند، در ضمن آنها میخواهند تمام جزئیات را وارسی کنند. پس به آنها اهمیت توجه به زمانبندی را در کنار ضرورت حفظ کیفیت تذکر دهید. S ها عاشق برنامه زمانی هستند. اما ممکن است به علت تحمل زیادی که دارند، نتوانند خوب "نه" بگویند. به آنها کمک کنید که در برابر حمله های احتمالی از سوی D ها، مصون بمانند. سربلند باشید. این نوشته از اینجا الهام گرفته شده است.
[ چهارشنبه 91/10/6 ] [ 12:54 صبح ] [ حسین شبیری ]
[ نظرات () ]
|